مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اعتراض به اعدام شیخ باقرالنمر

15 دی 1394 توسط امیدی

خبردردآورواندوه ناک شهادت علامه شیخ باقرالنمر به دست رژیم سفاک ودژیم آل سعود واصل گردید ،ودل وجان مارادرغم واندوه فرو برد.

این عالم جلیل اقدر واین مجاهد نستوه پس از مرارت های فراوان وفشار ورنج اسارت وشکنجه در زندان های مخوف این ابر جنایتکار روسیاه منطقه،جان خویش را درراه عزت وشرف اسلامی وانسانی وتعالی کلمه طیبه توحید واقامه قسط وداد فدا کرده وصفحه زرین وافتخار آفرین دیگری رابر تاریخ جهادی شیعه جعفری اضافه نمود.

جریان خون مطهر شیخ نمر ،موجی را بر خواهد افراشت وطوفانی را برپا خواهد کرد که جز با سرنگونی این نماد حقیقی شیطان در منطقه ،آرام نخواهد گرفت.

این ضایع اسفناک را محضر امام عصر والزمان (عج )تسیلت عرض می نمائم.


 نظر دهید »

سالروز ازدواج حضرت محمد(ص)وحضرت خدیجه(س)

01 دی 1394 توسط امیدی

چه طرب  انگیز است آفتاب امروز مکه چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب.

چشم های ملایک؛با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.

امشب شب ازدواج ملکه حجاز است؛اما نه با شاهزادگان یمنی ونه باتاجران مکی با کسی که پادشاه بی تاج وتخت زمین وآسمان است

خدیجه به خانه ای می آیدکه زینتی جز حضور همیشگی ملایک ندارد؛خانه ای  که جز صدای محمد،هیچ موسیقی  دل نشینی را نمی شناسد.

خدیجه ،جان پیامبر می شود وتمام ثروت خودرا در محمد خلاصه می کند.

خدیجه به خانه محمد(ص)می آید تا مرهم زخم های فردای محمد(ص)شود.

زندگی مشترک پیامبر (ص)وخدیجه(س)درس آموز تمام مردان وزنان است که جویای سعادت در زندگی خود هستند.

عطوفت ومهربانی متقابل رسول خدا(ص)وخدیجه(س)ایثار وفاداری نسبت به یکدیگر ،همه وهمه درسهای آموزنده ای است برای جویندگان سعادت.

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

کاروان بی رقیه

30 آبان 1394 توسط امیدی

من همان زینبم؛ همان زینبی که هر روز، زیر آفتاب نگاه تو گرم می‏شد، همان زینبی که از طنین صدای تو جان می‏گرفت، همان زینبی که روزش را با زیارت تو آغاز می‏کرد و شبش را با چراغ یاد تو به پایان می‏برد.

باور کن همان زینب، همان خواهر، چهل روز است تو را ندیده است. بلند شو برادر گلم! چرا جوابم را نمی‏دهی؟ تو که همیشه به احترام حضورم می‏ایستادی؛ حالا چه شده که حتی جوابم را نمی‏ دهی؟

آه، چه توقعی دارد زینب از تو! آخر تو که… .

باشد! حالا که تو نمی‏توانی، من برایت همه چیز را می‏گویم، آن روزِ غمگین کودکی‏مان که یادت هست؟! همان روزِ آتش و در و… آری! می‏دانم؛ حتی حالا هم طاقت شنیدنش را نداری. برایت بگویم؛ کودکان تو آواره بیابان‏های بی‏چراغ شدند؛ یکی دو ستاره، خاموش شد تا صبح.

چه کشیدیم برادر! فقط یاد و ذکر خدا و تو و پدر و مادر و جدمان، قوت دلمان شده بود؛ وگرنه قصه به اینجا نمی‏رسید.

در راه، هر جا که شد، چراغ یاد تو را روشن کردیم.

چه که بر سر آل امیه نیاوردیم؛ کوفه می‏لرزید از طنین صدایمان.

هر اشکمان را بر چله کمان نشانده بودیم و قلب خواب‏آلودگان را نشانه رفته بودیم؛ اما امان از شام! تاریکی شام، بر روشنایی کلام ما پیشی می‏گرفت؛ اما ستاره سه ساله تو، آنجا را هم روشن کرد.

چه بگویم برای تو که از همه چیز باخبری؟! در این چهل روز، یک لحظه نوازش صدای تو، گوشم را تنها نگذاشت.

هر چه را باید می‏گفتم، به زبانم جاری می‏شد. همیشه گرمای دستان حمایتت را روی شانه‏هایم حس می‏کردم. یک آن، خودم را بی‏تو ندیدم؛ اما چه کنم که تو خواسته بودی هر لحظه نبودنت را به یاد دیگران بیندازم و بیدارشان کنم.

هر چه بود این چهل روز گذشت و من دوباره به دیدار تو آمدم.

حالا نمی‏خواهی برای دیدن خواهرت، از جای برخیزی؟

 نظر دهید »

سلام بر اربعین

21 آبان 1394 توسط امیدی

کاروان خاطرات ،بازگشته است با ماتم های سرخ ،از عطش های پرپر شده.

کاروان اربعین ،با خطبه های گریه،از شام رسوا برگشته است ،اینان اربعین را با خود آورده اند،با نقل خاطرات قطعه قطعه شده

اکنون چهل روز از آن سیل عطش،سپری شده است.

قافله ای زخم خورده،وارد سرزمین چهلمین روز می شود.

سلام بر استواری غیر قابل ترسیم شما!

سلام برگام های شکیبا تان که جاده های دراز شام را خسته کرد.

سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر از گریه را برای ما به راه می اندازد.

سلام بر اربعین وحرفهای نگفته…

سلام بر اربعین ودیدارهای دوباره…

سلام بر اربعین وکودکان جامانده در خرابه ها…

 نظر دهید »

اربعین

21 آبان 1394 توسط امیدی

کاروان می آید از شهر دمشق

بر سر خاک شه سلطان عشق

کاروان با خود رباب آورده است

بهر اصغر شیر وآب آورده است

کاروان آمد ولی اکبر نداشت

ام لیلا شبه پیغمبر نداشت

کاروان آمد ولی شاهی نبود

بربنی هاشم دگر ماهی نبود

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 32

مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

خاطرت هست که بی روی تو آرامم نیست ....

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس