مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مباهله اثبات صدق دعوت پیامبر

16 مهر 1394 توسط امیدی

مباهله پیامبر با مسیحیان نجران در روز بیست وچهارم ذی الحجه سال دهم هجری اتفاق افتاد،پیامبر صلی الله علیه واله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آئین اسلام دعوت کرد.مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبود ند نمایندگان خود را به مدینه فرستادندو پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد وقتی هیئت نمایندگان نجران وارستگی پیامبر را مشاهده کردند،از مباهله خوداری کردند.ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

 

 

روز نزول آیه تطهیر درروز مباهله

روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم مباهله کرد،قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت وحضرت امیر المومنین وفاطمه وحسن وحسین علیهما السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد وگفت «پروردگارا ،هر پیغمبری را اهل بیتی   بوده است که مخصوص ترین خلق به او بوده اند،خداوندا اینها اهل بیت من هستند،پس شک وگناه را از ایشان برطرف کن وایشان را پاک پاک کن»در این هنگام جبرئیل نازل شد وآیه تطهیر را در شان ایشان فرود آورد:«همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید وشما را پاک پاک کند.

اعمال روز مباهله

اول:غسل که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی وآمادگی برای آرایش جان وصفای باطن است

دوم:روزه ،که سبب شادابی درون است.

سوم:دو رکعت نماز

چهارم:دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است وشبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد،احسان به فقرا ومحرومان

 

 

 

 نظر دهید »

فرزنددختر

14 مهر 1394 توسط امیدی

 نظر دهید »

محبت به فرزند

14 مهر 1394 توسط امیدی

 نظر دهید »

محرم

13 مهر 1394 توسط امیدی

بیاید در ماه محرم ،اگر زنجیر می زنیم

قبل از آن،زنجیر از پای خود باز کرده باشیم

اگر سینه می زنیم قبل از آن سینه دردمندی را از غم وآه پاک کرده باشیم

خوب است اگر اشکی می ریزیم

اما قبل از آن ،اشک از چره ی مظلومی پاک کرده باشیم

آن وقت میتوانیم با افتخار بگویم

                   یا حسین(ع)

 

 

هر چه به محرم نزدیک تر می شویم ،آب را با مکث بیشتری می نوشیم….

 

  السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین

 

 

 

 نظر دهید »

قرآن وبی نیازی

11 مهر 1394 توسط امیدی

مردی دوست داشت قرآن یاد بگیرد.اودر حفظ قرآن،رنج بسیار کشید اما هنوز مشتاق بود.از اهالی شهر ،سراغ قرآن خوان خوش آوازی را می گرفت.از خدا میخواست بهترین قرآن خوان ،استاد اوباشد.

در بغداد قرآن خوانی پیدا کردنزد اورفت .قرآن خوان در هر آیه ای که اوبرایش میخواست میگفت :«به گونه ای دیگر هم بخوان».مدتی گذشت چندین روش قرآن را خواندند.روزی پسر قرآن خوان به مرد گفت :«شرط قرآن خواندن پدر من این است

که برای هر عشری که می خواند ،دیناری به او بدهی»مرد قبول کرد،هرروز در عوض قرآن آموختن ،دیناری با کمال میل میداد.

مدتها گذشت مرد ،دیگر دیناری برای پرداختن نداشت غمگین شد.

پسر قرآن خوان اورا دید واحوالش را پرسید،سپس اورا به منزلش ،مهمان کرد مرد از ناراحتی غذا نمی خورد،پیرمرد به او گفت:

«دینارهای تو زیر آن فرش است.ما به آن نیاز نداریم همه ثروت ما قرآن است.ما قرآن را طوری آموختیم که فقط به خود قرآن نیاز مند باشیم.این دینارها را برای امتحان از توگرفته بودم حالا می توانی آنها را برداری».

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 32

مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

خاطرت هست که بی روی تو آرامم نیست ....

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس