ماجرای گفتوگوی امام سجاد(ع) با پیرمرد شامی
ماجرای گفتوگوی امام سجاد(ع) با پیرمرد شامی
یکی از مظلومیت های اهل بیت (ع) و شاید بزرگترین آنها عدم معرفت به شان و منزلت آنان از سوی مردم است . آگاهی و بصیرت در باره شان و جایگاه اهل بیت (ع) بی گمان نقشه دشمنان اهل بیت را در تضعیف شیعه نقش بر آب خواهد کرد.آنچه در ذیل می خوانید حکایتی از امام سجاد ع در اثبات حقانیت اهل بیت ع با پیرمرد ناآگاه است .
برخورد با دشمن ناآگاه
هنگامى كه اهل بيت امام حسين عليه السّلام را به عنوان اسير وارد شهر شام كردند و در بين ايشان حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام نيز با حالتى دلخراش حضور داشت ، مردم شام با تبليغات سوئى كه توسّط ماءمورين يزيد لعنة اللّه عليه شده بود، با شادمانى و سرور براى استقبال اسيران آمده بودند.
در بين مردم پيرمردى بود، جلو آمد و گفت : شكر خداى را كه مردان شما را كشت و آتش فتنه خاموش شد؛ و سپس به آن عزيزان دل شكسته ، بسيار دشنام و ناسزا گفت .
امام عليه السّلام در همان وضعيّتى كه بود، فرمود: اى پيرمرد! آنچه تو گفتى ، من گوش كردم و چيزى نگفتم تا آن كه سخن تو تمام شد؛ و آنچه خواستى گفتى ، اكنون ساكت باش تا من نيز سخنى گويم ؟
پيرمرد گفت : آنچه مى خواهى بيان كن .
حضرت فرمود: آيا قرآن خوانده اى ؟
پيرمرد گفت : آرى . حضرت فرمود: اين آيه قرآن را نيز خوانده اى :
((قُلْ لا اءسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اءَجْرا إ لاّ الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى )) يعنى ؛ من از شما پاداشى به جز مودّت و دوستى اهل بيتم را نمى خواهم .
پيرمرد پاسخ داد: آرى ، آن را خونده ام .
امام سجّاد عليه السّلام فرمود: ما اهل بيت - قُربى - هستيم ؛ و آيا اين آيه قرآن را ((وَآتِ ذَا القُرْبى حَقَّهُ)) ؛ حق و شئون اهل بيت را پرداخت و رعايت نمائيد، خوانده اى ؟
پيرمرد نيز گفت : آرى ، آن را هم خونده ام . حضرت فرمود: به راستى كه آن افراد، ما هستيم ؛ پس حقّ ما چگونه بايد رعايت گردد؟
پيرمرد شامى گفت : آيا واقعا شما همان ها هستيد؟
حضرت فرمود: بلى ؛ و سپس افزود: آيا اين آيه قرآن را ((وَاعْلَمُوا انَّ ما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْى ءٍ فَإ نَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى )) ؛ آنچه از غنائم و منافع را كه به دست مى آوريد، بايد يك پنجم آن را - به عنوان خمس - تحويل رسول خدا واهل بيتش دهيد، را خوانده اى ؟
پيرمرد گفت : بلى .
آن گاه امام عليه السّلام فرمود: ما اهل بيت رسول خدا هستيم ، و آيا اين آيه قرآن را ((إ نَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اءهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا)) يعنى ؛ خداوند شما اهل بيت را از هر نوع گناه و آلودگى پاك و منزّه گردانده است ، را نيز خوانده اى ؟
در اين حال پيرمرد شامى دست هاى خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت : خداوندا به تو پناه مى برم ، خدايا توبه كردم ، سال ها است كه قرآن مى خوانده ام و اين چنين درك نمى كردم وامروز هدايت گشتم . احتجاج طبرسى : ج 2، ص 120، ح 172.
مصيبت من از يعقوب مهم تر بود
اسماعيل بن منصور نقل می کند ،امام سجّاد، حضرت زين العابدين عليه السّلام پس از جريان دلخراش و دلسوز عاشورا بيش از حدّ بى تابى و گريه مى نمود.
روزى يكى از دوستان حضرت اظهار داشت : يابن رسول اللّه ! شما با اين وضعيّت و حالتى كه داريد، خود را از بين مى بريد، آيا اين گريه و اندوه پايان نمى يابد؟
امام سجّاد عليه السّلام ضمن اين كه مشغول راز و نياز به درگاه خداوند متعال بود، سر خود را بلند نمود و فرمود: واى به حال تو! چه خبر دارى كه چه شده است ، پيغمبر خدا، حضرت يعقوب در فراق فرزندش ، حضرت يوسف عليهماالسّلام آن قدر گريه كرد و ناليد كه چشمان خود را از دست داد، با اين كه فقط فرزندش را گم كرده بود.
وليكن من خودم شاهد بودم كه پدرم را به همراه اصحابش چگونه و با چه وضعى به شهادت رساندند.
و نيز اسماعيل گويد: امام سجّاد عليه السّلام بيشتر به فرزندان عقيل محبّت و علاقه نشان مى داد، وقتى علّت آن را جويا شدند؟
فرمود: وقتى آن ها را مى بينم ياد كربلاء و عاشورا مى كنم .
مستدرك الوسائل : ج 2، ص 466، ح 19، كامل الزيارات : ص 107، ح 2.
طرح طلیعه بندگی:ختم صحیفه سجادیه
من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم!
پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند و به مقصود برسند.
طرح طلیعه بندگی(ختم صحیفه سجادیه) |
|
هدف طرح : |
احیاء حالات معنوی و انس با درجات دعا |
شرح طرح : |
. این طرح برای احیای حالات معنوی و انس با درجات دعا می باشد . مسئول طرح بعد از ثبت نام به توزیع جدول زمانبندی قرائت روزانه در بین اعضاء می باشد .
|
مجری طرح |
حوزه علمیه فاطمیه (س) دهلران
|
شارکین طرح |
طلاب علاقمند. |
نحوه اجرا : |
بعد از ثبت نام ، جدول زمانبندی قرائت روزانه توزیع می شود و هر کس نسبت به تاریخ اعلامی شروع به قرائت می کند .
|
بلند شو
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند یک اسکناس بیست دلاری نشان داد و پرسید :چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟دست همه حاضرین بالارفت سخنران گفت:بسیار خوب،من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم وسپس در برابرنگاه های متعجب اسکناس را مچاله کرد وباز پرسید:چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد و باز دست های حاضرین بالا رفت.این بار مرد،اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت وچند بار آن را لگدمال کرد وبا کفش خود آن را روی زمین کشید.بعد اسکناس را برداشت و پرسید:خوب حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود ئ باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم ،از ارزش اسکناس چیزی کم نشد وهمه شما خواهان آن هستید و ادامه داد:در زندگی واقعی هم همین طور است،ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم،خم می شویم،مچاله می شویم،خاک آلود می شویم واحساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم ،ولی اینگونه نیست و صرف نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است،هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم وهنوز هم برای افرادی که دوست مان دارند،آدم پر ارزشی هستیم.
توسل به حضرت ابوالفضل(ع)
توسل به حضرت ابوالفضل
توسل به باب الحوائج عباس بن علي عليهما السلام به چند طريق مختلف
طريق اول: ابتدا بايد چهار شب چهارشنبهاي را برگزيند که دو شب چهارشنبه آن در نيمه دوم ماه قمري واقع شده باشد و دو شب چهارشنبه ديگر يعني سوم و چهارمين آنها در نيمه اول ماه بعدي قرار داشته باشد که به چهارده روزه اول ماه بعدي ميرسد. عدد چهار براي اين است که نام مبارک حضرت عباس(ع) داراي چهار حرف است (ع ب ا س).
سپس در هر شب چهارشنبه به تعداد يکصد و سي و سه بار سوره مبارکه (انّا انزلناه في ليلة القدر) را با اخلاص قرائت کند، به طوري که کلمه آخرين اين آيه مبارکه، که به (مطلع الفجر) ختم ميشود، درست بر آخرين لحظه پايان نيمه شب و آغاز بامداد ادا شود.
براي اين منظور ميتواند، آخرين باري که سوره مبارکه (انّا انزلناه) را ميخواند، کلمه مطلع الفجر را بخواند تا لحظه پايان نيمه شب و آغاز بامداد برسد.
شب چهارشنبه چهارمي در حدود شب چهارده ماه قمري است که با نام مبارک قمر بني هاشم قرابت دارد. ظهور ارتباط تحت هر نام که باشد در اين شب انجام خواهد گرفت، به اذن خداوند دانا و مقام حضرت مولي اباالفضل العباس(ع).
طريق دوم: گويند در ميان نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز حاجت به جاي آورد در همان شب شروع به اين ختم که منسوب به جناب ابي الفضل العباس(ع) است بنمايد وتا چهل و يک شب به انجام رساند بدون تغيير وقت ادامه دهد، ولي خواندن را در شب آخر گرو نگه دارد تا وقتي که حاجت روا شود و بعد، آن را نيز بخواند و ختم چنين است: (يا من يجيب المضطرّ إذا دعاه و يکشف السوء يا ربّ يا ربّ يا ربّ يا عبّاس بن علي بن ابي طالب الامان الامان الامان ادرکني ادرکني ادرکني.
ذکر هر يک از کلمات (الامان) و (ادرکني) را تکرار کند نا نفس قطع شود، انشاءالله تعالي به مقصود ميرسد.
طريق سوم: ديگر از طريق توسل به آن حضرت، زيارت آن حضرت است که بنا به مضمون روايات عديده وسيله تقرب به خداوند و آمرزش گناهان و انجام مطالب و روا شدن حاجات اهل ايمان است چنان چه به روايت منقول از مصباح الزائرين ابن طاووس وارد شده است و از جمله اعمال زيارت شريفه اين است که دو رکعت نماز زيارت به جا آورده و بعد از آن بخواند: زيارت نامه حضرت ابوالفضل العباس(ع) که در مفاتيحالجنان ميباشد.
طريق چهارم: از جمله ختمهاي مجرب براي حوئج بزرگ و اداي دين آن است که: شب جمعه غسل نمايد شبهاي بعد، غسل کردن ضرورتي ندارد پس در شب اول که همان شب جمعه است و شبهاي ديگر هر شب هزار مرتبه بگو:
اللهم صل علي محمد و آل محمد.
شب شنبه: اللهم صل علي اميرالمؤمنين.
شب يکشنبه: اللهم صلّ علي فاطمة.
شب دوشنبه: اللهم صلّ علي الحسن.
شب سه شنبه: اللهم صلّ علي الحسين.
شب چهارشنبه: الله صل علي علي بن الحسين.
شب پنجشنبه: اللهم صل علي محمد بن علي.
شب جمعه دوم: اللهم صلّ علي جعفر بن محمد.
شب شنبه: الله صلّ علي موسي بن جعفر.
شب يکشنبه: اللهم صلّ علي علي بن موسي.
شب دوشنبه: اللهم صلّ علي محمد بن علي.
شب سه شنبه: اللهم صلّ علي علي بن محمد.
شب چهارشنبه: اللهم صلّ علي الحسن بن علي.
شب پنجشنبه: اللهم صلّ علي الحجة بن الحسن.
شب جمعه سوم: اللهم صلّ علي العباس الشهيد.
به اين ترتيب دو هفته طول ميکشد.
طريق پنجم: کيفيت توسل به ذيل عنايت حضرت قمر بنيهاشم(ع): شب چهارشنبه دو رکعت نماز بخواند و بعد از نماز 133 بار بگويد:
يا کاشف الکرب عن وجه الحسين عليه السلام
اکشف کربي بحق اخيک الحسين عليه السلام
و هفت شب چهارشنبه صد مرتبه بگويد:
اي ماه بنيهاشم خورشيد لقا عباس اي نور دل حيدر شمع شهداء جان
از محنت و درد و غم ما رو به تو آورديم دست من بيکس گير از بهر خدا عباس
طريق ششم: عبّاس در حروف ابجد مطابق با عدد 133 است. به تجربه رسيده که اگر کسي براي برآوردهشدن حاجت و رفع گرفتاري، بعد از نماز روز جمعه، 133 مرتبه رجاءً بگويد: «يا کاشف َالکربعن وَجه الحسين ِاکشف لي کربي بحق اخيک الحسين (ع)»حاجت او برآورده و گرفتاريش برطرف ميشود.
طريق هفتم: اشخاصي که در بيابان تشنه و در معرض هلاکند، توسّل جستن به ابي القربه «يااباالقربة» موءثّربوده و بدين وسيله رفع تشنگي از آنان ميشود. اين امر نيز تجربه شده است.
طريق هشتم: جندي مرحوم بيردر کتاب شريف کبريت احمر مينويسد: در سفر عتبات عاليات در عالم رؤياديدم اگر کسي بگويد:«عبداللهاباالفضل دَخيلُک» حاجت او برآورده شود. پس از آن احقر مکرّر بهآن عمل کردم و حوائج مهم و بزرگي بر آورده شد.
طريق نهم: به تجربه رسيده است که نذر براي امّالبنين (ع) و اطعام مستمندان به نام اباالفضل (ع)، برايبرآورده شدن حاجت مؤثر است.
طريق دهم: از مرحوم آيتالله العظمي آقاي حاج سيّد محمود حسيني شاهرودي «قدسسره» نقل شدهاست که فرموده بود: من در مشکلات، صد مرتبه صلوات براي مادر حضرت اباالفضلالعبّاس(ع)، ام البنين، ميفرستم.
طريق يازدهم: چهار شب جمعه، ده مرتبه سورة يس، بدين طريق: شب جمعة اوّل سه مرتبه ؛ شب جمعه دوّم سه مرتبه ؛ شب جمعه سوّم سه مرتبه: شب جمعةچهارم، يک مرتبه سوره يس به نيابت از حضرت ابوالفضل العبّاس (ع) و هديه براي مادرشامّالبنين بخواند، ان شاءالله حاجت رواگردد.
طريق دوازدهم: يکي از ختمهاي مجربه راجع به حضرات چهارده معصوم (ع) و جناب حضرت اباالفضل (ع) رابدين منوال گفتهاند: به نيّت قربت مطلقه دو رکعت نماز حاجت بخواند و هزار و چهارصد مرتبهذکر صلوات هدية چهارده معصوم (ع) بخواندو صد مرتبه نيز هديه به پيشگاه حضرت اباالفضلالعبّاس (ع)، که بوّاب در گاه آل محمّد (ع) و باب ولايت است، بفرستند و حاجت خود را بطلبند،ان شاءالله تعالي روا ميشود.
طريق سيزدهم: بين نماز مغرب وعشاء، دو رکعت نماز حاجت بخواند تاچهل ويک شب، و توسّل کثيرالبرکاتحضرت ابوالفضل العباس (ع) جويد، بدين طريق: بعد از نماز، اوّل ذکر شريف صلوات، وسپسکلمات زير باتوجه کامل خوانده شود (ضمناًچهل شب که تمام شد، بايد يک شب آخر از چهلشب را گرو نگاهداشت، تا وقتي که حاجت برآورده شد، آنگاه بجاآورد). کلمات مزبور اين است:«يامَن يجيب المضطرَّ اذا دعاه و َ يکشف السوء يا رب يارب يارب ياعباس بن علي بن ابي طالبالامان الامان ادرکني ادرکني ادرکني»
جملات آخر را تکرار نمايد تا نفس قطع شود؛ انشاءالله حاجت روا ميشود
صفحات: 1· 2