مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

برگی از دفتر خاطرات

19 دی 1391 توسط امیدی

علی محمدی

همراه شهید اکبرزاده نیروهای عمل کننده رادنبال می کردیم . حاج آقا وقتی به شهدایی که روی زمین افتاده بودند، می رسید، دست به سروصورت آنها می کشید وخود را متبرک می کرد وهمراه باغبطه باانها سخن می گفت .وقتی به خط رسیدیم ، درگیری خیلی شدیدبود. باخطراتی که تهدیدش می کرد صدمتراز خاکریز فاصله گرفت وزیرآتش مستقیم دشمن آن قدر دعا کردوسجده نمودتا خط دشمن شکسته وراه باز شد

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: شهید،خاکریز،آتش ،سجده

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدرسه علمیه فاطمیه (س) دهلران

خاطرت هست که بی روی تو آرامم نیست ....

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس